یعنی نمیشد بجای جشن گرفتن درازترین شب با نام " شب یلدا " که شبی تمام ناشدنی و کشدارِ ظلمانی و سیاه ترین است ، کوچکترین روز را جشن میگرفتند بنام "روز میترا" و برا بزرگداشتنش پای به کوبی راه می انداختند با دون دون ِ انار ، عشوۀ یار ، خوردن هندونه و خیار ، آجیل و هویج و پرتقال تا آخرای شب و صبح فرداش ؟
میگه بی زحمت بلند شو برو دیوان حافظ رو از رو طاقچه برام بیار !