پس توها

میخواهم پستوهایم را بگردم . چیزهای زیادی آنجا جا مانده است

پس توها

میخواهم پستوهایم را بگردم . چیزهای زیادی آنجا جا مانده است

پس توها

قبلن این وبلاگ در بلاگ اسپات ( بلاگر ) و با همین عنوان راه اندازه شده بود . شوربختانه به دلیل مسدود شدن سایت بلاگر در ایران و مشکل دسترسی به آن ! سعی خاهم کرد مطالب قبلی را به تدریج به اینجا انتقال داده و پست های جدید را نیز در لابلای آنها اضافه کنم .

بایگانی

۱۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

نگاهم اکنون به " جای گاه " تفتیده و خشک و بی آب علفیست ٬ که زمانی دلداری ام میداد و "سرزمین" ام مینامیدم .

آنچه رفته است کودکی ات بود و آنکه مانده تویی ... بین این دو هیچ وقت زمان توقف نکرد نمی کند .
میان آمدن و رفتن گویی فقط یک خط  فاصله (-) ، فُرجه است . 
آغازت نقطه ای سرِ خط بود و اکنون نقطه ای در ته خط .

می دانی که خطِ فاصله نیز خودش عبارت است از نقطه ای دیگر 
نقطه ای که ما بین نقطه آغاز و پایان قرار می گیرد تا به شکل یک خط در نظر آید .

لب هایت را می دزدم تا هم آغوشی غروب دریا با ماسه های ساحل ، همراه چشمانت به جنگل پیوند نخورد .

باید پاهایم  مخالف آب رودخانه  قرار نمی گرفت . گرمم بود ، پا نداده به آب ، گرفت سگ ماهی 

گاهی می خاهم کفن ات کنم دلم ،

چه کنم ؟